جنبش سبز یک حرکت ملی و مدنی علیه اسلامگرایی یا ایدئولوژی تمامیتگرایانه و اقتدارگرایانه اسلامی و حکومت متناظر با آن بود. فعالان این جنبش برای زندگی و شادی و آزادی و کرامت و فردیت و دموکراسی به پا خواستند و هر آنچه با این عناصر سر دشمنی نداشت جایی در گستره وسیع این حرکت یافت.
دوران انقلاب رسانه ای، دوران فيس بوک و تويتر بود و ديگر نمی شد با بستن مرزها و سانسور خبرها، جهانيان را از فجايعی که در گوشه و کنار ايران و يا در پستوهای کهريزک می گذرد، بی خبر نگهداشت.
در آستانه دومین سالگرد انتخابات جنجالی سال ۸۸، دو تشکل عمده حامی میرحسین موسوی در ایران در بیانیههایی جداگانه بر روشهای «مسالمتآمیز» برای پیشبرد اهداف جنبش سبز و «بازگشت به حاکمیت قانون» تاکید کردهاند.
بعضی میگویند که جنبش سبز ایران مرده است و پایانیافته، بعضی آن را زنده و پویاتر از گذشته میدانند، و بعضی بر این عقیدهاند که سرکوب خشونتبار از سوی حکومت تنها به زیرزمینی شدن جنبش سبز انجامیده است و ایران در عین سکوت بشکه باروتی است در انتظار یک جرقه. شما در این باره چه فکر میکنید؟ نظر شما درباره جنبش سبز چیست؟ آیا هنوز به برقراری دموکراسی در ایران امیدوارید؟ آیا آیندهای روشن برای ایران میبینید؟
در کنار تحليلهای سياسی اقتدارگرايان از جنبش سبز مثل فتنهی خوارج، توطئه جنگ نرم استکبار جهانی و مسجد ضرار، و تحليلهای اخلاقی و روانشناختی (جاه طلبی، هواهای نفسانی و قدرت طلبی مخالفان، علی خامنهای، ۴ آذر ۱۳۸۹) برخی از اقتدارگرايان تلاش کردند به ريشههای اجتماعی اين جنبش بپردازند تا هدايت کنندگان و فعالان سياسی را از تودهی معترضان جدا کنند و از اين طريق از دامنهی جنبش بکاهند.
قدرت در جمهوری اسلامی، نه تماما در دست آيت الله علی خامنهای متمرکز است که بتوان حکومت سلطانی قلمداد کرد، نه دست راست افراطی است که بتواند حکومت توتاليتر را تثبيت کند. نه دست سپاه است که حکومت نظامی تشکيل دهد و نه دست روحانيون که همانند دهه ۶۰ و ۷۰ که بتوان از اليگارشی روحانيت صحبت کرد.
يکی از روشهای فهم جنبش مدنی ايران مبتنی بر بررسی شکاف ميان انتظارات (خواستهها) اقتصادی و اجتماعی و سياسی و واقعيت ملموس (داشتهها) پيرامون شهروندان است.
عباس ميلانی، استاد تاريخ و مدير مرکز مطالعات ايران در دانشگاه استنفورد، در مورد وضعيت فعلی « جنبش سبز» می گويد که اين جنبش از زمان پيدايش خود تاکنون بخشی از يک جنبش فراگير برای دمکراسی است. عباس ميلانی در مورد مطالبات امروزی « جنبش سبز » می گويد که اين جنبش اکنون در حالت انتظار برای فراهم شدن فرصت ديگری است تا حضور خود را نشان دهد. خواست عمده اين جنبش که در عين حال از سوی ساير بخشهای جنبش دمکراسی خواهی در ايران حمايت می شود آزادی تمامی زندانيان سياسی و از جمله رهبران « جنبش سبز » است.
در دومين سالگرد تشکيل زنجيزه سبز انسانی در تهران، از ميدان تجريش تا ميدان راه آهن، که بخشی از تبليغات انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ بود، در پاريس برنامه ای برگزار شد که طی آن، يک صفحه اينترنتی به صورت رسمی به عموم معرفی شد. Iranian stories يا همان داستان های ايرانی، جايی است که پايه گذاران اميدوارند، ايرانيان داخل و خارج از ايران، مشاهدات خود را از آنچه در دو سال گذشته برآنها گذشته، ثبت کنند.