مجموعه سی قسمتی «۳۰ جنجال یک رئیسجمهور»، هر بار یکی از مهمترین جنجالهای محمود احمدینژاد را در طول هشت سال دوران ریاست جمهوریاش ورق میزند. نوزدهمین بخش از این مجموعه رادیویی به «درخواست بازدید از زندان اوین» میپردازد.
-----------------------------------------------------
Your browser doesn’t support HTML5
محمود احمدینژاد از طريق وزير دادگستری به رئیس قوه قضائیه اطلاع میدهد، قصد دارد هفدهم مهر ماه از زندان اوين بازديد کند، اما مسئولان قوه قضائيه پاسخ مشخصی به این درخواست نمیدهند.
هفدهم مهرماه میگذرد اما امکان بازدید رئیسجمهور از زندان اوین فراهم نمیشود. اواخر مهر ماه بار دیگر محمود احمدینژاد نامهای به رئیس قوه قضاییه مینویسد و از او میخواهد هماهنگی لازم را برای بازدید او از زندان اوین فراهم آورد. مهدی تاجیک روزنامه سیاسی:
«آقای علیاکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی آقای احمدینژاد روز پنجم مهرماه همزمان با سخنرانی رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، بازداشت شد و دلیل بازداشت ایشان اتهامات مطبوعاتی بود و یک سال حبس تعزیری داشت. آقای احمدینژاد درخواستش را برای بازدید از زندان اوین روز ۱۷ مهرماه مطرح کرد و نزدیکی این درخواست به بازداشت آقای جوانفکر، این تلقی را در محافل سیاسی و افکار عمومی به وجود آورد، که دلیل درخواست یک مانور تبلیغاتی است برای اینکه ایشان بتواند با فشاری که به قوه قضائیه از طریق بازدید از زندان اوین میآورد، یکی از یاران نزدیکش را از زندان آزاد کند. هر چند که این تلاش برای بازدید از زندان اوین با مقاومت روبهرو شد.»
به دنبال درخواست محمود احمدینژاد برای بازدید از زندان اوين، علی رازينی، معاون حقوقی قوه قضائيه، به رسانهها میگوید که رئیس قوه قضائیه مخالف بازدید محمود احمدینژاد از زندان نيست. اما مگر رؤسای جمهور قبلی زندان میرفتند؟
علی رازینی تأکید میکند که جای رئيس جمهور قوه مجريه است و بايد کارهای اجرايی را انجام دهد. زندانهای کشور نيز زيرمجموعه قوه قضائيه است و هر کس بايد کار خود را انجام دهد.
معاون حقوقی قوه قضائيه، با بيان اينکه زندان جای حساب و کتاب داری است، میگوید که اگر کسی میخواهد از زندان بازديد کند، بايد قواعد آن را هم رعايت کند چرا که زندان مقرراتی دارد.
عبدالکریم لاهیجی حقوقدان، ساکن پاریس در گفتوگو با رادیو فردا در مهرماه سال ۱۳۹۱:
«در گذشته آقای احمدینژاد در تمام این فجایعی که صورت گرفته مسئولیت داشته بهویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری. قضیه تنها و تنها در ارتباط با وضعیت یکی از همکاران و دوستان شخصی آقای احمدینژاد است: آقای جوانفکر. میدانید که وقتی احمدینژاد در نیویورک بود، جوانفکر دستگیر شد. یعنی به مجرد اینکه رقبای احمدینژاد و از جمله برادران لاریجانی که دو تا از آنها در قوه قضائیه هستند، تشخیص دادند که الان میتوانند ضربهای به احمدینژاد و اطرافیان احمدینژاد وارد کنند، جوانفکر را به زندان انداختند. آقای احمدینژاد میخواهد برود آنجا سرکشی کند و ضمناً بازدیدی هم از وضعیت آقای جوانفکر [داشته باشد] و اینکه به او بگوید که لااقل من دوستی و رفاقت را فراموش نکردهام و در این روزهای سخت به دیدار تو آمدهام. بیشتر از این با توجه به گذشته احمدینژاد مسلم است که او نگران وضعیت دیگر زندانیان نیست، به لحاظ اینکه تا زمانی که دوستش به زندان نیفتاد، هرگز نه تنها برای سرکشی و گفتوگو و ملاقات با زندانیان تقاضایی نکرد، بلکه همان جور که گفتم، سرکوب را هم همیشه تأیید و تأیید کرد.»
تقاضای بازدید از زندان اوین از سوی محمود احمدینژاد، با واکنش غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، هم روبهرو میشود. او میگوید که محمود احمدینژاد در هفت سال ریاست جمهوری خود درخواست بازدید از زندان اوین نداده بود و حال که یکی از منسوبین او در زندان است، درخواست رئیسجمهور ممکن است شائبه سیاسی ایجاد کند.
در روزهای بعد تعدادی از روزنامههای ایران از جمله «ابتکار» مینویسند که محمود احمدینژاد، هشت سال فرصت برای ایفای وظیفه اجرای کامل قانون اساسی و صیانت از حقوق افراد جامعه داشت اما در جریان ماجرای بازداشت کهریزک، نه واکنشی از خود نشان داد و نه خواستار بازدید از زندانهای کشور شد.
با وجود آنکه برخی از چهره های سیاسی از جمله علی مطهری، نماینده مجلس، بازدید محمود احمدینژاد از زندان اوین را حق او و آن را امر پسندیدهای میدانند اما این نماینده مجلس در عین حال ابراز امیدواری میکند که آقای احمدینژاد از همه زندانیان اوین دیدن کند، نه از یک فرد خاص. علی افشاری تحلیل گر مسائل ایران در آمریکا:
«احمدینژاد وقتی دید که از نامهنگاری سر بسته و مذاکرات پشت پرده نتیجهای نمیگیرد، رفت به سمت اینکه با علنی کردن نامه، فضایی را به وجود آورد که بالطبع رهبری مصلحتسنجی کند و قبول کند که این بازی صورت بگیرد و قدمهای بعدی هم برداشته شود تا جوانفکر، از زندان بیرون بیاید و در اصل احمدینژاد نشان دهد که دولتش و خودش اقتدار دارند. این کار را انجام داد، منتها مثل مابقی کارهاش، یک خطای محاسبه در آن وجود داشت، که طرف مقابل عقبنشینی نمیکند. بعد هم احمدینژاد در بنبستی قرار داشت که نمیتوانست جلوتر حرکت کند. لذا حرکت او در فاز علنی کردن تقاضا برای بازدید از زندان اوین، عقیم بود.»
اول آبان ماه سال ۱۳۹۱ است. محمود احمدینژاد در پاسخ به نامه «خیلی محرمانه»، رئیس قوه قضائیه ایران، مینویسد که با «سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها» قصد دارد «نحوه اجرای قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت» را بررسی کند. او همچنین تأکید میکند که «سرکشی از زندانها» جزو حقوق اوست و برای این کار نیاز به کسب اجازه ندارد.
کمتر از دو روز نمیگذرد که رئیس قوه قضائیه به نامه سرگشاده رئیسجمهور که از اختلاف بین دو قوه پرده برمیداشت، واکنش نشان میدهد. صادق آملی لاریجانی اعلام میکند که رئیسجمهور ایران به دلیل «شرایط پیشآمده»، «به هیچ وجه» حق ندارد «بدون هماهنگی» از زندان اوین دیدار کند، و هر وقت خود «مصلحت» دانست برای دیدار رئیس جمهور از اوین هماهنگی میکند. علی افشاری تحلیلگر مسائل ایران در آمریکا:
«ریشه مسئله به مخالفت بخش اصلی قدرت برمیگشت. البته آقای لاریجانی هم با توجه به اختلافاتی که با آقای احمدینژاد داشت، شخصاً هم موافق این بازدید نبود. اما مخالفت اصلی از ناحیه رهبری و نیروهای امنیتی و نظامی تحت امر او برخواست و آنها نسبت به جریات احمدینژاد و چهرهای که او در اواخر دوره فعالیتش پیدا کرده بود حساس شده بودند و میخواستند او را مهار کنند. به هر حال حضور احمدینژاد در اوین میتوانست روی برنامه آنها اثر بگذرارد و فشار امنیتی بر نیروهای نزدیک به او مثل جوانفکر و غیره را کم کند.»
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، همچنین محمود احمدینژاد را به برداشت نادرست از قانون متهم میکند و به او گوشزد میکند «این تصور که رئیسجمهور نظارت بر دیگر قوا را حق خود بداند، تصور کاملاً باطلی است».
محمود احمدی نژاد در نامه دوم خود به رئیس قوه قضائیه که لحن و ادبیات آن با نامههای اداری معمول در ایران تفاوت دارد، حتی مهر و قید «خیلی محرمانه» در نامه ارسالی از سوی صادق لاریجانی را زیر سؤال می برد و مینویسد که این تأکید بر محرمانه بودن، «موجب تشدید نگرانی» او «از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی» از سوی ریاست قوه قضائیه شدهاست.
سه نامه بین رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه رد و بدل میشود. نامهنگاریهای علنی و جنجالی آنها با واکنش تند ایتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، مواجه میشود و او در یک سخنرانی عمومی به رؤسای قوای سهگانه هشداری تند میدهد:
«اختلافات مضر است. هم اختلاف بین مسئولین مضر است، هم بدتر از آن کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم [سه قوه] هشدار میدهم. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد، نه! صد تا نامه بنویسند. کار خودشان را بکنند اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل، به اختلاف در برخوردهای گونانگون، به اختلاف علنی، به گریبانگیری، به مچگیری، در مقابل چشم مردم منتهب شود. از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً خیانت به کشور کرده است.»
نامهنگاریها و پينگپنگ مکاتباتی محمود احمدینژاد با صادق لاریجانی، پس از هشدار تند رهبر ایران پایان میگیرد اما محمود احمدینژاد کمتر از سه ماه بعد با افشای نواری تصویری از فاضل لاریجانی برادر رؤسای قوه مقننه و قضائیه در جلسه مجلس جنجالی دیگر میآفریند.