رضا تقیزاده تحلیلگر ایرانی مقیم بریتانیاست که در حوزه مسائل ایران و سیاست داخلی و خارجی صاحب نظر است.
در نگاهی عاشقانه، رویایی و بیقرار از تاریخ، محمدرضا شاه پهلوی عشق نخستین و ماندگار خود «ایران» را در جمع پنج کشور بزرگ جهان میدید و هدف تعیینشده او رقابت شانه به شانه با ژاپن، در نیمه دهه شصت شمسی (هشتاد میلادی) و تنها حدود پنج سال بعد از زمانی بود که انقلاب رویاهای او کابوس ساخت.
با وجود گمانیزنیهای رسانهای پیرامون احتمال تلاش پوتین برای میانجیگری بین تهران و ریاض، اولویت شماره یک مرد قدرتمند کرملین در دیدار دو روزه از پایتخت عربستان، گسترش مناسبات دوستانه با ثروتمندترین کشور عرب خلیج فارس و تحکیم حضور در آن کشور در رقابت با نفوذ گسترده آمریکاست.
پس از انتشار گزارشهایی پیرامون امکان خرید سامانه دفاع موشکی پیشرفته موسوم به اس ۴۰۰ توسط عراق، موضوع انجام معامله، همزمان با برگزاری جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، شکل جدیتری گرفت در حالی که پوتین از پذیرفتن درخواست ایران برای دریافت این سامانه موشکی خودداری کرده است.
اعلام گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران در ارتباط با «تحقیق و توسعه»، میتواند «زمان فرار اتمی ایران» و ظرفیت ساخت بمب را که پیشتر ۱۲ ماه پیشبینی شده بود به حدود چهار ماه کاهش دهد؛ تحولی که به نوبه خود توازن قدرت کنونی در منطقه را تحت تأثیر قرار داده و واکنشهای گستردهای را موجب میشود.
گمانهزنیهای زودرس در داخل و خارج از ایران در رابطه با احتمال دیدار ترامپ-روحانی، با شتاب و بدون رعایت ملاحظات ضروری انجام شد. ملاحظاتی که هر یک به نوبه خود خامی رئیسجمهور فرانسه در صحنه مناسبات بینالمللی و عدم آشنایی کافی او با نحوه مدیریت بحرانهای منطقهای را میرساند.
ادامه «کاهش پلکانی» تعهدات ایران در برجام و برداشتن «گام سوم» پیش از پایان ماه جاری میلادی، واکنشهای تند سازمان ملل، آژانس انرژی اتمی و رهبران دولتهای بزرگ را به دنبال خواهد داشت و میتواند، اروپا را در تقابل کامل با تهران، شانه به شانه با آمریکا قرار دهد؛ گرفتن نتیجه، خلاف انتظار.
گمانهزنیهای داخلی در حزب محافظهکار بریتانیا، طی نخستین ساعات به قدرت رسیدن بوریس جانسون نخستوزیر جدید، از احتمال تصمیم لندن به ترک توافق اتمی ژوئیه سال ۲۰۱۵ با ایران حکایت دارند؛ رویدادی که در عمل، کوبیدن آخرین میخ بر تابوت «برجام» خواهد بود و بدون شک از پشتیبانی گرم کاخ سفید برخوردار میشود.
پیام توئیتری جواد ظریف در مورد علت «از بین رفتن توافق پاریس» و تأکید بر این موضوع که «دنیا باید از گذشته درس بگیرد»، نکته با اهمیت و حساسی را در لفافه مطرح میسازد: جمهوری اسلامی موجودیت خود را به ادامه غنیسازی اورانیوم (و حفظ ظرفیت موشکی) گره زده است.
برداشتن «گام دوم» در مسیر آنچه تهران «کاهش تعهدات برجامی» خوانده، با توجه به واکنشهای تند اروپا، دولتهای منطقه و آمریکا، نسبت به «گام نخست» و اعلام عبور از سقف مجاز برای اورانیوم غنیشده، نشان میدهد که عملی کردن این تهدید در چند روز آینده میتواند پایان عمر توافق اتمی را رقم زند.
ایران در حال حاضر فاقد راهبرد شماره دو در برابر آمریکاست و برای خارج شدن از «وضع موجود» خود را ناگزیر از توسل به اقدامات تلافیجویانه حادتر میبیند؛ راهکاری محاسبه نشده و بیتناسب با امکانات موجود که میتواند در زمانی کوتاه زمینه برخوردهای نظامی گسترده، به عبارتی دیگر جنگ تمامعیار را فراهم سازد.
مسئولان جمهوری اسلامی به بهانه پرهیز از «سیاهنمایی» که خوشایند رهبر نظام اسلامی ایران نیست، از راستگویی پرهیز میکنند و بهجای تأمین نیازها، به نمایش سینمایی قدرت بسنده میکنند.
پیگیری سیاست تلافیجویی و استفاده از «اهرمهای فشار غیرنظامی» که اخیراً مورد تأکید رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت، میتواند به عبور ذخیره اورانیوم ایران از حد تعیین شده در برجام منجر شده و به طرح درخواست بازگشت کلیه تحریمهای لغو شده علیه ایران بیانجامد.
حملات روز یکشنبه در سواحل شرقی امارات (فجیره) و آسیب دیدن چهار کشتی غیرنظامی، علیرغم پرهیز از متهم ساختن ایران به داشتن نقش مستقیم در آن، احتمال شکل گرفتن عملیات نظامی باز دارند و یا تنبیهی در منطقه را به نحو چشمگیری افزایش داده است.
بیانیه وزارت خارجه آمریکا در مورد «تمدید معافیت پنج رشته فعالیتهای اتمی ایران از شمول تحریمهای آمریکا»، حاکی از واقعیت دیگری است: قرار دادن کلیه تأسیسات اتمی شناخته شده ایران در وضعیت تعطیل تدریجی!
با اعلام تصمیم روز دوشنبه آمریکا مبنی بر خودداری از تمدید معافیتهای خریداران نفت ایران، انتظار میرود طی چند هفته آینده صادرات نفت کشور به زیر نیم میلیون بشکه در روز کاهش یافته و عمدتاً متکی بر فروش محمولههای کوچک قاچاق روی آب، و یا مبادلههای نفتی با کشورهای همسایه شود.
تصمیم دولت دونالد ترامپ مبنی بر داخل کردن نام سپاه پاسداران در فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی» وزارت خارجه آمریکا (FTO) نه تنها تجارت شرکتها و مؤسسات خارجی با ایران، که طیف وسیعی از معادلات امنیتی و سیاسی و همچنین همکاریهای اطلاعاتی را در منطقه عمیقاً تحت تأثیر قرار خواهد داد.
سکوت رسانههای داخلی و هیئت حاکمه ایران در رابطه با قرار داد راهبردی اخیر آمریکا با عمان برای استفاده از تسهیلات بندری در دُقم و صلاله، نشانه نارضایتی جمهوری اسلامی از این توافق و در عین حال تصمیم به پرهیز از ایجاد تنش در مناسبات تهران با مسقط است.
تصمیم وزارت خارجه بریتانیا به اعطای حمایت دیپلماتیک به نازنین زاغری، که از سه سال پیش در ایران زندانی است نحوه پیگیری موضوع را از سطح «ارائه خدمات کنسولی» به موضوع اختلاف سیاسی مابین دو کشور ارتقا داده و میتواند به محکومیت مالی ایران در دادگاههای صالح بینالمللی ختم شود.
مذاکرات ظاهراً از هدف بازمانده دونالد ترامپ با کیم جونگ اون در هانوی، مانند هر رویداد تاریخی دیگر، شامل درسهایی است که تنها بعد از پایان ماجرا آموخته و هر یک به نسبت اهمیت و تأثیرگذاری، برای سالها مورد مطالعه و آموزش قرار گرفته، یا از سوی پژوهشگران مستقل تعقیب میشوند.
سفر روز جمعه جواد ظریف به مونیخ، به منظور شرکت در کنفرانس سالانه امنیتی آلمان، بر خلاف گذشته، با بدرقه سرد و نگاه انتقادی مخالفان دولت روحانی در داخل همراه شد و در خارج نیز، به دلیل اتخاذ مواضع انتقادپذیر حکومت طی دو سال گذشته، از آن استقبال چندان به عمل نیامد.
بیشتر