محمد سرافراز با حکم رهبر جمهوری اسلامی، رئيس سازمان صدا و سيما شد و جانشين عزتالله ضرغامی.
۱۶ آبان ۱۳۹۳ که فرا رسد، پنج سال دوم ریاست عزتالله ضرغامی بر صدا و سیمای حکومتی ایران به پایان میرسد. در چنین روزی (۱۶ آبان) پنج سال پیش بود که رهبر جمهوری اسلامی پس از چند ماه وقفه، حکم ریاست وی را طبق سنتی آشنا تمدید کرد؛ سنت تمدید دورهٔ ریاست قریب به اتفاق منتصبان آیتالله خامنهای. نوبت ضرغامی هم اما ـ مطابق همین سنت ـ بهسر رسیده است.
اگر تلاش اصلاحطلبان دوم خردادی برای تکرار تجربه و دوران اصلاحات در دوران دولت روحانی جدیتر شده، مقابله و تمهيدات اقتدارگرايان حاکم نيز شدت و ابعادی معنادار يافته است.
حسن روحانی، رئیس قوه مجریه جمهوری اسلامی است؛ مطابق قانون اساسی او پاسخگوی اقدامات قوه قضاییه نیست. بیش و پیش از آن، وی مطابق سوگندی که یاد کرده، موظف به پاسداری از حقوق اساسی شهروندان ایران است. روحانی اما ـ بهویژه در مصاحبههایش با خبرنگاران خارجی ـ بهشکل معناداری در مقام توجیهگر و حتی گاه در موقعیت حامی اقدامهای دستگاه قضایی عدالتگریز و انصافپرهیز جمهوری اسلامی قرار میگیرد.
«جمهوری اسلامی» آتش به جان آب ایران زده است. خشک شدن دریاچههای ارومیه و بختگان و گاوخونی و هامون و حالا لتیان و لار، و رودهای زایندهرود و کارون، تنها معدودی از جلوههای مشهور بحران و شواهد ملموس فاجعهاند.
پنج روز بعد از جراحی پر سر و صدای رهبر جمهوری اسلامی، و در شرایطی که هسته اصلی قدرت به شکل محسوسی در پی بهرهبرداری تبلیغاتی حداکثری از رویداد است، نامهٔ محمد خاتمی به شخص اول نظام، بهمثابهٔ نقطهعطفی در سلسله اخبار ماجرا مطرح شد.
یادداشت: در رویدادی مهم و خبری پیشبینی نشده، رسانههای رسمی جمهوری اسلامی از عزیمت آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، برای عمل جراحی و انجام سریع و موفقیتآمیز آن خبر دادند...
بدون هیچ خبر مهمی از متن شانزدهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، نشست جدید این نهاد حکومتی مهم ـ اما تشریفاتی شده ـ با انتشار بیانیهای خاتمه یافت. بیانیهٔ پایانی اجلاس اخیر خبرگان رهبری بار دیگر شاهدی مهم از فرمایشی و نمایشی شدن مجلس مزبور در نظامی است که بر مبنای ولایت مطلقه فقیه بنا شده است.
يک سال از عمر دولت تدبير و اميد گذشت. دولت بنفش در اوج فشارهای بينالمللی و تحريم اقتصادی عليه ايران، ويرانه اقتصادی بهجای مانده از دولت ناکارآمد احمدینژاد را تحويل گرفت. حسن روحانی و همکارانش، کاری سخت برای جلب نظر رضايت ميليونها حامی خود، و نيز جلوگيری از نارضايتی ميليونها شهروند منتظر ديگر پيشرو داشتند. اکثريت حاميان روحانی اما چنان از هشت سال دولت احمدینژاد و نيز سرکوب و خشونت مترتب بر انتخابات ۱۳۸۸ به تنگ آمدهاند که ـ به نظر میرسد ـ صبورانه، اقدامهای ايجابی تدريجی را به نظاره نشستهاند.
یادداشت: نقلقول اخیر علی مطهری از رهبر جمهوری اسلامی، درباره چهرههای سرشناس جنبش سبز واجد مضمون بسیار مهمی است...
یادداشت: انتخاب حجتالاسلام سید علی خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی، برای همه ـ و حتی خود وی ـ غیرمترقبه بود. این را جانشین آیتالله خمینی در «مراسم بیعت ائمهی جمعه» با رهبر جدید، خود توضیح میدهد...
یادداشت: «حجاب» چالشی گره خورده با «جمهوری اسلامی» است. حکومت به نام دین، میکوشد تحمیلگر سبک زندگی باشد و چونان نقاد اصلی نوع پوشش ایفای نقش کند. ابزارهای سرکوب و قدرت سختافزاری دراختیار اقتدارگرایان حاکم نیز وسیلهٔ اعمال تحمیل مطلوبهای ایدئولوژیک شده است...
یادداشت حسین شریعتمداری در کیهان، پردهبرداری دوباره و عریانسازی بیپروای موضع راست افراطی در ایران، در قبال مفهوم و مقولهای بهنام «منافع ملی» است.
برای خشونتی که در بند ۳۵۰ اوین متوجه زندانیان سیاسی شده، شاهد کم نیست. شهادت افزون بر ۷۰ زندانی سیاسی، نامه و گزارش ۲۸ زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ به رئیس جمهور روحانی، مشاهدات خانوادهٔ زندانیان سیاسی از حال و روز فرزندان و همسران و پدران خود، و نیز رنجنامهها و روایتهای متعدد زندانیان سیاسی از بازرسی خشونتبار مأموران امنیتی و قضایی، از جمله مستندات معتبر و متقن ماجرای ناگوار است. اما یکی از دلایل مهم برای رویداد تلخ اخیر در جمهوری اسلامی، اعلام اعتصاب غذای اعتراضی ۱۲ زندانی سیاسی از دوشنبه اول اردیبهشتماه جاری است.
دفن پروفسور ريچارد نيلسون فرای، ايرانشناس و پژوهشگر مشهور ايراندوست در اصفهان، به آزمونی مهم برای حسن روحانی مبدل شده است.
یادداشت: هیچ سیاستمداری همسان همتای خود نیست. میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز محمد مصدق نیستند. آنان اما در زمانهٔ خود ایفاگر نقش و بازیگر اصلی ماجرایی شدهاند که یادآور تلاشها و البته مصائب رهبر نهضت ملی است...
۳۵ سال پس از تغییر نظام سیاسی در ایران، تناقض و چالش بخش مردمی و برآمدگان از انتخابات با بخش انتصابی و هسته مرکزی قدرت ادامه دارد.
آنچه بر علیاصغر غروی میرود، شاهد و دليلی جديد است برای ضرورت و اهميت تفکيک نهاد دين از نهاد دولت (حکومت).
۱۶ آذر ۳۲ تنها روزی نبود که دانشگاه هدف خشونت نظاميان قرار گرفت. هشت سال بعد، اول بهمنماه ۱۳۴۰ دانشگاه تهران شاهد حملهای ديگر شد. در جريان انقلاب و پس از آن، در حوادث ابتدای دهه ۶۰، فاجعه کوی دانشگاه تهران در تير ۷۸ و بعدتر، خشونتی که در تابستان ۸۸ متوجه دانشگاه و دانشجويان شد، روند تاريخی و پرهزينه ادامه يافت.
پس از توافق مهم ژنو، آیا سیاست در داخل مرزهای جمهوری اسلامی نیز تغییر خواهد کرد؟
بیشتر