علی افشاری تحلیلگر سیاسی و فعال حقوق بشر مقیم آمریکاست.
سقوط جکومت بشار اسد در سوریه تأثیرات گستردهای بر جمهوری اسلامی ایران و آن چیزی میگذارد که این حکومت آن را «جبههٔ مقاومت» میخواند.
چالشهای موجود نشان میدهد که امکان توافق بین جمهوری اسلامی و دونالد ترامپ در کوتاهمدت خوشبینی مفرط است و چه بسا فاصله بین مواضع و اهداف دو طرف، زورآزمایی را گریزناپذیر کند.
به نظر میرسد که نفوذ احمد خاتمی در بلوک قدرت به طور نسبی تضعیف شده است. در حالیکه او سخنگوی هیئت رئیسه مجلس پنجم خبرگان رهبری بود ولی در هیئت رئیسه ششم هیچ جایگاهی پیدا نکرد.
با توجه به چراغ سبز نشان دادن مشروط جواد ظریف، عباس عراقچی و علی لاریجانی به دونالد ترامپ و سکوت نهاد ولایتفقیه میتوان نتیجه گرفت که رهبر جمهوری اسلامی ادعای قبلی خود مبنی بر عدم مذاکره با دولت ترامپ را نادیده گرفته و در اندیشه عبور از شرایط سخت پیش رو است.
دولت پزشکیان محصول سیاستزدایی بود و با همین نگاه و توجه به اجماع حول سیاستهای کلان مورد نظر خامنهای میخواهد برنامههایش را جلو ببرد.
در زمانی که دوباره اصلاحطلبان کنترل ظاهری قوه مجریه را در دست گرفتهاند، کشور بیش از هر زمان دیگری در آستانه جنگ با اسرائیل و در ادامه آمریکا قرار گرفته است!
رفتن به سمت جنگ مستقیم با ابعاد منطقهای و جهانی، همان توصیفی است که آدولف هیتلر در توصیف ریسک شروع جنگ کردهاست: باز کردن در یک اتاق تاریک که هیچ چیزی در آن معلوم نیست!
بازتاب سخنان و مواضع مسعود پزشکیان در نخستین سفر به نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل، تناسب بسیاری با اتفاقات رخداده در انتخابات کمرونق ریاستجمهوری چهاردهم داشت.
موضوع مهاجران افغان در ایران به تعبیر فوکویی، در حال «تبدیل شدن به مشکل» است؛ نه اینکه درگذشته نبوده اما الان به مرحله جدیدی جهش یافته که محتاج توجه ویژه است.
دومین سالروز جان باختن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد فرصتی برای مرور بر تغییراتی است که حکومت بعد از سرکوب خونین و خشن جنبش «زن زندگی آزادی» در پیش گرفته است.
توصیهها و پیشنهادات خامنهای، در کلیت آن همانهایی هستند که وی در طول رهبری سیوپنج ساله خود به صورت آرزواندیشانه و مغایر با برآیند مطالبات جامعه، بدون تغییر تکرار کردهاست.
کابینه پیشنهادی پزشکیان در نقطهای بین دولت سوم روحانی و دولت دوم رئیسی قرار دارد؛ یک عقبنشینی تاکتیکی از سوی نهاد ولایتفقیه که میتواند محملی برای تثبیت و گسترش خالصسازی باشد.
انتخابات ریاستجمهوری ایران با نتایج شگفتانگیزی به پایان رسید. بر اساس آمار رسمی حداقل ۶۰ درصد از واجدان شرایط در دور اول و بیش از ۵۰ درصد در دور دوم انتخابات شرکت نکردند.
این ارزیابی متکی به شکاف بزرگ بین انتظارات و واقعیت رخداده در مناظرۀ اول است که بهنوعی میتواند از حیث اثرگذاری بر برونداد انتخابات، آخرین مناظره نیز باشد.
انتخابات ریاستجمهوری متفاوت با انتظارات اولیه جریان یافته است؛ نه در شکل الگوی ۱۴۰۰ است و نه مشابه انتخابات بعد از کشته شدن رجایی و باهنر که برنده از قبل کاملاً مشخص باشد.
این رأیگیری فرصتی برای بررسی وضع سیاسی ایران است که آیا شکاف حکومت-ملت کماکان برقرار است یا تحتتأثیر تلاشها برای ایجاد همدلی نسبت به مرگ رئیسی ممکن است دستخوش دگرگونی محدود شود.
یکی از پیامدهای مرگ ابراهیم رئیسی رشد محمد مخبر دزفولی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی است.
در مجموع رئیسی، ریاستجمهوری را به صفر رساند و نبودش هم به لحاظ محتوایی تأثیری در حد صفر در واقعیت سیاست ایران دارد، و با جایگزینی او، همانطور که خامنهای گفت خللی پیش نمیآید.
ترکیب غالب مجلس را تندروها تشکیل دادهاند و میتوان آن را افراطیترین مجلس بعد از انقلاب و درعین حال مطلوبترین برای رهبر حکومت بهلحاظ استبدادی و تضعیف نهادهای انتخابی توصیف کرد.
انتخابات مرحلۀ دوم مجلس دوازدهم قرار است ۲۱ اردیبهشت برگزار شود. این در حالی است که آمار رسمی وزارت کشور نشان میدهد مشروعیت انتخاباتی جمهوری اسلامی کاهش چشمگیری داشته است.
بیشتر