ميهمان گفت و گوى ويژه این هفته رادیو فردا مايكل لدين است. مشاور رابرت مك فارلين در شوراى امنيت ملى آمريكا در اوج جنگ هشت ساله ایران و عراق. مايكل لدين از جنجال بزرگ «ايران كنترا» مى گويد، از آنچه كمك هاى آمريكا به ايران در جنگ مى خواند و از كسانى كه در حكومت ايران در اوج جنگ پشت ميز مذاكره با نمایندگان ایالات متحده آمریکا نشستند. وی می گوید که دستگاه رهبرى ريگان از طريق سرهنگ (الیور) نورث اطلاعات محرمانه زيادى را درباره موقعيت نيروهاى عراقى در اختيار ايران گذاشت.
در تاريخ قرن بيستم ميلادی، بسياری از اقتصاد های جنگ زده، طی دورانی کوتاه پس از پايان مخاصمات، با قدرتی بيش از گذشته از خاک بر خاستند. آلمان و ژاپن، در پی ويرانی های مخوف بر جای مانده از شکستی بزرگ، به قدرت های بزرگ اقتصادی بدل شدند. کره جنوبی، بعد از جنگی مرگبار، در صف چابک سواران اقتصاد جهانی گرفت. به نظر می رسد که ويتنام نيز زخم های بر جای مانده از جنگ را التيام می بخشد و زمينه جهش را فراهم می آورد. ايران اما هيچگاه طعم يک اقتصاد واقعی پس از جنگ را نچشيد و ابر های تنش آسمانش را ترک نکردند. بيست و دو سال پس از پايان «اقتصاد جنگی»، آيت الله خامنه ای از کارفرمايان ايرانی می خواهد خود را با شرايط ناشی از يک «اقتصاد مقاومتی» تطبيق دهند.
...بعد از صلوات نون و پنیری دادند و همه تو تاریکی شب شروع کردند به چرت زدن. از ساعت شش صبح تا پنج عصر برای پر کردن چند تا فرم و یه دست لباس ساده، حتی بدون جوراب و زیر پیرهن (هنوز چفیه مد نشده بود) ما رو سرپا نگه داشته بودند. اگر فکر می کردم اینجوریه مثل بار اول خودم می رفتم تا اهواز و بعد یکی رو پیدا می کردم منو بره طلایه...
نوحهها و روضههای جنگ از مهمترین برنامههای رادیو تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی بود. مویههایی که از مضامینی چون همدردی، اندوه، امید به پیروزی و بیشتر از همه «شهادت» لبریز بود. یکی از آنها نیروهای نظامی ایران را به «لشگر صاحبزمان» تشبیه میکرد و در دیگری از انتظار کربلا برای آمدن سربازان سخن میگفت؛ «جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم. کربلا منتظر ماست، بیا تا برویم».
روز از نو، روزی از نو! بار دیگر با نزدیک شدن به سالگرد آغاز جنگ هشتساله ایران و عراق، مانند هر سالگرد دیگر در تاریخ سی و یک ساله جمهوری اسلامی، مسئولان و غیرمسئولان و خلاصه هر کس که دستی بر آتش دارد و اندک شهرتی شروع کردهاند به برشمردن دستاوردهای خرد و کلان نظام «به برکت دفاع مقدس».
اگر در مبحث بازآفرینی خلاقانه جنگ و پیامدهای آن در عرصه داستان از دو مقوله آثار کم ارزش، کلیشه ای، تبلیغاتی و مکتبی و از آثار با ارزش و ماندگار سخن گفتیم، در عرصه بازآفرینی خلاقانه جنگ و پیامدهای آن در شعر، شاید جز چند نمونه انگشت شمار، به ناچار باید به مقوله اول بسنده کنیم.
در نخستین سال های جنگ انبوهی «خاطرات رزمندگان» و انبوهی شعر، داستان، فیلم، تاتر، نقاشی و گرافیک با الگوی کلیشه ای «رزمندگان مسلمان»، که در بخش اول این متن آمده است، تولید شدند.
در سی سال گذشته انبوهی فرآورده های یک جانبه، تک صدائی، تبلیغاتی، ایدئولوژیک، مکتبی، کلیشه ای، سفارشی و از نظر هنری و ادبی کم ارزش و نیز معدودی اثر ماندگار و درخشان با دورن مایه جنگ ایران و عراق در ایران تولید و خلق شدند.
بازخوانی چند و چون شکل گيری فرهنگ مرگ و شهادت دوستی در ميان بسيجی ها يکی از نکات مهم جامعه شناسانه سال های جنگ است. پرسش مهمی که در برخورد با اين پديده به ميان می آيد اين است که اين جوانان با چه درک و ذهنيتی بسوی بسيج کشانده شدند و جذابيت شهادت و فرهنگ مرگ دوستی در ميان آنها داری کدام معنا بود؟
سینما و تلویزیون دولتی ایران طی جنگ هشت ساله و پس از آن پر شد از فیلمها و سریالهایی که با بودجه دولتی ساخته شده است، اما آن سوی مرزها نیز اوضاع به همین شکل بود و حکومت وقت عراق، بنا بر نیازها و دورههای تبلیغاتی که پشت سر گذاشت، فیلمها، سریالها و برنامههای تبلیغاتی مختلفی را به خانه شهروندان عراقی یا بر پرده سینماها برد.
رسانههای دولتی ایران پس از انقلاب، نه میتوانستند و نه اجازه آن را داشتند که به میدان تبادل نظر تبدیل شوند و عملا با به کار گیری ادبیات خاصی که زبان رایج و رسمی حکومتگران بود، به تبلیغات روی آوردند. امروز و با گذشت ۳۰ سال از آغاز جنگ ایران و عراق، میتوان نگاهی به گذشته کرد.
مراسمی چون بازدید مقامات جمهوری اسلامی از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در هفته اخیر بار دیگر به دولتمردان ایران فرصت داد تا گفته های سی سال گذشته را تکرار کنند.