واکنش تند و تيز سرمقاله های روزهای سه شنبه و چهارشنبه روزنامه های ايران و کيهان به سخنان اخير آقای رفسنجانی در مشهد نخستين پاسخ آتشبار توپخانه های اصول گرايان به دولتمردی است که اين بار صريح و بی پرده به دولت احمدی نژاد اعلان جنگ داده و در پوشش حمله های تند خود به رییس جمهور اهدافی متفاوت را دنبال می کند.
دفاع آقای رفسنجانی از بخش خصوصی و انتقاد تند او از برنامه های اقتصادی دولت احمدی نژاد در سخنرانی روز دوشنبه او در جمع فعالان اقتصادی استان خراسان رضوی البته تازه نيست.
آقای رفسنجانی، که هنوز به مبانی سياست خصوصی کردن اقتصاد در دوران دوم رياست جمهوری خود پای بند است، بارها دولت احمدی نژاد را به تضعيف بخش خصوصی متهم کرده است.
اما رییس مجلس خبرگان اين بار از رهبر جمهوری اسلامی نيز مايه گذاشت و آغاز دوران تازه ای را در جنگ فرسايشی سه سال گذشته خود عليه احمدی نژاد اعلام کرد.
آقای رفسنجانی گفت: «مقام معظم رهبری در ابتدای فعاليت دولت نهم از ما خواستند مدتی با اين دولت مدارا کنيم، ما هم در اين سه ساله با قوه مجريه مدارا کرديم اما می توانيم بگوئيم اين مدت تمام شده است.»
رییس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به آن که رهبر نظارت بر اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی را به مجمع تحت رياست او محول کرده است، وانمود کرد که اتمام دوره مدارا و آغاز دوره جنگ او با احمدی نژاد به اصل ۴۴ قانون اساسی و مسئله تقويت بخش خصوصی محدود است اما ترکيب بندی نقل قول رهبر و جای اين جمله در متن سخنان آقای رفسنجانی چنان بود که مخاطبان او، از حزب کارگزاران هوادار او تا اصولگرايان مخالف او، پيام اصلی او، آغاز دورانی جديد در مبارزه با احمدی نژاد، را دريافتند.
واکنش روزنامه های ايران و کيهان
سر مقاله نويسان دو روزنامه مهم طرفدار اصولگرايان اعلان جنگ علنی آقای رفسنجانی به آقای احمدی نژاد را دوران تازه ای در فعاليت های انتخاباتی او تلقی کرده با ارائه ساده ترين تفسيرها بر آن شدند که رفسنجانی خود را برای نامزد شدن در انتخابات رياست جمهوری سال آينده آماده می کند. احتمالی که صف بندهای سياسی کنونی در ايران، پيشينه آقای رفسنجانی و تصوير منفی او در ميان اکثريت رای دهندگان آن را بسيار ضعيف نشان می دهند.
سرمقاله روزنامه ايران، ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی، با عنوان «نقطه عطف»، «تغيير جهت آشکار در مواضع رقيب سابق انتخاباتی احمدی نژاد» و انتقادهای مکرر رفسنجانی را از دولت احمدی نژاد در چند ماه گذشته نشان دهنده «حضور دوباره» او در انتخابات رياست جمهوری سال آينده ارزيابی و رفسنجانی را متهم کرد که مقصود اصلی خود، تبليغات شخصی برای انتخابات رياست جمهوری سال آينده را در پشت پرده ظاهر الصلاح انتقاد و در گفته های رهبر پنهان کرده است.
روزنامه ايران با اشاره به تاکيد رفسنجانی بر نياز به «مديريت قوی» و تاکتيک های او در انتخابات سه سال پيش نوشت: «او مثل گذشته می خواهد رسانه ها را در سايه ای از ترديد و حيرت قرار دهد تا با فضاسازی و ذائقه سازی مناسب حضورش را اعلام کند.»
این روزنامه در واکنش به انکار احتمالی نامزدی آقای رفسنجانی گفت: «مگر آن که شام انتخاباتی و اندرزهای او به خاتمی و کروبی و چندين جلسه انتخاباتی اخير ايشان را ناديده بگيريم تا بتوانيم بر نقطه عطفی که از آن سخن گفته می شود، چشم بپوشيم.»
سرمقاله روزنامه کيهان، نزديک به رهبر جمهوری اسلامی، با اشاره به آن که رهبر چند روز پيش و در واکنش به نقل سخنان او در مجلس از همگان خواسته است که از مطرح کردن سخنانی که او در جلسه های خصوصی می گويد، پرهيز کنند «استناد آيت الله هاشمی به نظر خصوصی رهبر» را «اقدامی خلاف قانون و روال» توصيف کرد.
کيهان با اشاره به حمايت رهبر از دولت احمدی نژاد و اين که علی خامنه ای «دولت نهم را بهترين دولت بعد از مشروطه» می داند، سخنان نقل شده از رهبر در سخنرانی رفسنجانی را «بی اعتبار» ارزيابی کرد .
از منظر سر مقاله کيهان اگر رهبر در آغاز کار دولت نهم به رفسنجانی توصيه کرد باشد که «مدتی» با اين «دولت مدارا» کند، اين هدف را در پيش چشم داشته است که رقيب شکست خورده احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری به تدريج «به توانمندی ها و برجستگی های دولت نهم پی برده و نظر اوليه خود را تغيير دهد.»
تلاش برای کسب مجدد مديريت کشور
اما فراتر از جدل رسانه ای، که تازه آغاز شده است، و با توجه به احتمال ضعيف نامزدی آقای رفسنجانی در انتخابات سال آينده رياست جمهوری، هدف اصلی رییس مجلس خبرگان از اعلام پايان دوران مدارا با احمدی نژاد و اعلان جنگ به او، که با تکرار تاکتيک های انتخاباتی سه سال پيش آقای رفسنجانی همزمان است، می تواند بخشی از صف بندی سياسی را در ايران آشکارتر کند.
آقای رفسنجانی در چند ماهه اخير تاکتيک های خود را در انتخابات رياست جمهوری سه سال گذشته تکرار می کند و می کوشد تا چهره منفی خود را در افکار عمومی ترميم و بهبود بخشيده و خود را دولتمردی هوادار آزادی بيان و دموکراسی، سياست مداری ميانه رو، مرد تدبير و عقل و مدارا، مديری قوی و مرد حل بحران های داخلی و خارجی نشان دهد.
هواداران رسمی او، از جمله حزب کارگزاران و نشرياتی چون «شهروند امروز» و هواداران غير رسمی او در رسانه های فارسی زبان خارج از کشور نيز با شيوه های گوناگون می کوشند تا اين تصوير را بزرگ کنند.
اما تاکتيک ترساندن مردم از احمدی نژاد و معرفی آقای رفسنجانی به عنوان مرد حل بحران های خارجی و داخلی در همه عرصه ها، که البته جز با حذف کامل کارنامه سياسی و بخش مهمی از سخنان و مواضع کنونی او ممکن نيست، در انتخابات رياست جمهوری سه سال پيش و در انتخابات مجلس ناکارا بود و جز شکست برای آقای رفسنجانی نتيجه ای نداشت.
پيشينه آقای رفسنجانی، نقش سياست های او در نهادينه شدن فساد اقتصادی، اطلاعاتی که در باره کارنامه او و خانواده و محافل نزديک به او منتشر شده است و ... چندان در خاطره مردمی که او و محافل نزديک به او را نماد سرکوب سياسی، فساد اقتصادی، رانت خواری نفتی و گازی و.. تلقی می کنند، جا افتاده بود که شکست در انتخابات رياست جمهوری و مجلس را در دامن او گذاشت و بخت پيروزی در مقام های انتخاباتی را، جز در انتخابات خبرگان که با بی توجهی مردم برگزار شد، از او گرفت.
تکرار تاکتيک های شکست خورده و اعلان جنگ علنی با احمدی نژاد اما نشان می دهد که آقای رفسنجانی از نقش دلخواه خود، مديريت کشور، دل نکنده است.
سخنان و مواضع آقای رفسنجانی در چند ماه اخير نشان می دهد که او، به رغم بخت اندک در رقابت انتخاباتی سال آينده و به رغم امکان بعيد حضور مسقيم به عنوان نامزد، می کوشد تا مديريت کشور را دوباره به دست آورد و اگر نه خود که دستکم نامزد دلخواه خود را به عنوان نامزد مشترک جناح های مخالف اصول گرايان بر کرسی رياست جمهوری بنشاند.
کاهش محبوييت احمدی نژاد در ميان مردم، شکست برنامه های اقتصادی دولت، عميق تر شدن اختلافات سه فراکسيون جناح اصول گرا، تمايل فراکسيون اصول گرايان سنتی به ائتلاف با روحانيون و محافظه کاران سنتی نسل اول رهبران انقلاب، سردرگمی و اختلافات گسترده اصلاح طلبان مذهبی و.. به آقای رفسنجانی اين اميد را داده است که خود را به محور ائتلاف مخالفان احمدی نژاد بدل و با بهره گيری از اين موقعيت نامزد دلخواه خود را بر آنان تحميل کند.
ناتوانی آقای احمدی نژاد در تحقق وعده های انتخاباتی خود و شکست برنامه های اقتصادی دولت او، چشم اسفندياری که احمدی نژاد می کوشد تا با توزيع مستقيم رايانه ها و بزرگ نمایی دستاوردهای ناسيوناليستی در زمينه انرژی اتمی آن را جبران کند، شدت گرفتن تضاد بين دو فراکسيون اصول گرايان پوپوليست، که از احمدی نژاد طرفداری می کنند و اصول گرايان تحول خواه ، که به تکنوکراسی تمايل دارند، و فاصله گرفتن اصول گرايان سنتی از اين دو فراکسيون می تواند راه را بر رقيب احمدی نژاد هموار کند.
اما بدنه اصلی سه فراکسيون اصول گرا، که از متن نسل دوم رهبران انقلاب و از نهادهای امنيتی و نظامی برخاسته اند، اگر پيروزی رقيب را ممکن ببيند در موارد حساسی چون انتخابات رياست جمهوری به سرعت متحد می شوند.
کنار زدن خاتمی
دو جناح اصلاح طلبان مذهبی و کارگزاران طرفدار آقای رفسنجانی بخت خود را در رقابت های انتخاباتی سال آينده در معرفی نامزدی واحد می بينند و به آقای محمد خاتمی چشم دوخته اند؛ اما اختلافات فراکسيون ها و گرايش های درونی اين دو جناح چندان عميق است که اگر آقای خاتمی از ايفای اين نقش خودداری کند، معرفی هيچ نامزد واحدی برای اين دو جناح امکان پذير نخواهد بود.
آقای خاتمی رهبری اصلاح طلبان مذهبی را در عمل بر عهده دارد و اگر آقای رفسنجانی بتواند گرايش های ميانه رو و راست گرای اصلاح طلبان مذهبی را از آقای خاتمی دور و به خود جلب کند، ائتلاف اصلاح طلبان مذهبی، کارگزاران و محافظه کاران سنتی با رهبری آقای رفسنجانی امکان پذيرتر می شود.
بسياری از چهره های اصلاح طلب مذهبی و حزب کارگزاران، به دلايل متفاوت، با نامزدی آقای خاتمی چندان موافق نيستند.
آقای خاتمی نيز تا کنون تصميم خود را اعلام نکرده است. در اين موقعيت اگر آقای رفسنجانی با تاکتيک های گوناگون و با اعلان جنگ علنی به آقای احمدی نژاد خود را به محور مخالفان دولت بدل کند، بخت نامزدی در انتخابات رياست جمهوری را برای خود حفظ کرده و مهم تر از آن امکان آن را می يابد که نامزد دلخواه خود را به عنوان نامزد واحد مخالفان دولت معرفی و کسانی چون آقايان روحانی و ولايتی را به جای خود به مصاف احمدی نژاد، کروبی و نامزدان احتمالی اصول گرايان بفرستد.
نسخه اقتصادی شکست خورده
اگر آقای خاتمی با شعار مردم سالاری دينی رای دهندگان را جلب کرد آقای رفسنجانی در تحقق اهداف خود چشم اسفنديار دولت، اقتصاد، را هدف گرفته و تقويت بخش خصوصی را درمان اقتصاد ايران معرفی می کند .
اما خصوصی کردن اقتصاد در کشورهای توسعه نيافته ، که با الهام از سياست های نئوليبرالی در دهه پيش استخوان بندی اصلی برنامه اقتصادی آقای رفسنجانی را در دور دوم رياست جمهوری و تم مايه اصلی انتقادات کنونی او را عليه احمدی نژاد شکل می داد و می دهد در جهان شکست خورده و به آرشيو سپرده شده است .
شکست سياست خصوصی سازی در کشورهای توسعه نيافته را، که به نارضايتی عميق اکثريت مردم انجاميد، از دلايل عمده پيروزی چپ در آمريکای لاتين و قدرت گرفتن بنيادگرایی اسلامی در جهان اسلام ارزيابی می کنند .
در کشوری چون ايران که اقتصاد آن بر مبنای توزيع درآمدهای نفت و گاز شکل گرفته است و مسئله اصلی اقتصاد نه توسعه و سامان دهی توليد و خدمات، که نحوه و ساختار توزيع درآمدی است که بدون توليد به حساب دولت واريز می شود، تقويت بخش خصوصی، نسخه ای که آقای رفسنجانی همچنان توصيه می کند، جز به معنای افزايش سهم رانتخواران از درآمدهای نفتی و عميق تر شدن شکاف فقر و غنا نيست.
تجربه ۱۶ سال رياست جمهوری آقای رفسنجانی و خاتمی اين واقعيت را نشان داد و زمينه را برای پيروزی شعارهای پوپوليستی آقای احمدی نژاد فراهم کرد.
اعلان جنگی علنی آقای رفسنجانی به دولت احمدی نژاد، با هدف نامزدی در انتخابات رياست جمهوری سال آينده يا با هدف به دست گرفتن رهبری ائتلاف مخالفان دولت و معرفی نامزد دلخواه خود به عنوان نامزد واحد اين جناح ها، اما چنان که روزنامه ايران نوشت نقطه عطفی در کارنامه سياسی آقای رفسنجانی است.
نقطه عطفی که به دليل تکرار تاکتيک ها و تجويز نسخه شکست خورده می تواند می تواند به زيان آقای رفسجانی تمام شود.