مدرك على كردان و جنگ فرسايشى عليه احمدى نژاد؟

آقاى كردان در نامه روز سه شنبه خود به رييس جمهور كوشيده است تا با متهم كردن «فردى» كه او را فريب داده است، خود را از تعقيب قانونى، بركنارى يا استعفاء نجات دهد. (عکس: مهر)


على كردان، وزير كشور جمهورى اسلامى ايران روز سه شنبه و همزمان با قرائت گزارش كميسيون تحقيق مجلس در باره مدارك تحصيلى او، مدعى شد كه «كسى» او را فريب داده و مدرك جعلى دكتراى دانشگاه آكسفورد را به جاى مدرك واقعى به او قالب كرده است.


فراتر از درستى يا نادرستى ادعاهاى قبلى يا داستان كنونى آقاى كردان، عواملى چون افشاى جعلى بودن مدرك دكترا، ليسانس و فوق ليسانس آقاى كردان در جامعه اى كه دولتمردان همه جناح ها، بر اساس قانونى نانوشته، در باره جعلى بودن مدارك تحصيلى يكديگر سكوت مى كنند، نقش مهم دوستان هم جناح وزیر کشور در افشاگرى عليه او و تلاش پى گيرانه همين چهرها و گرايش ها در دامن زدن به بحران، دستور رييس مجلس، حامى اصلى علی كردان، براى تحقيق رسمى در باره مدرك دكتراى او، كه نتيجه آن دست كم براى آقاى على لاريجانى از پيش روشن بود، نوشته هاى انتقادى روزنامه اصول گراى كيهان و حمله هاى پى در پى روزنامه هاى محافظه كار رسالت و جمهورى اسلامى عليه وی و ... نشان مى دهند كه ماجراى آقاى كردان، بر اساس طرحى از پيش تدوين شده يا بر اساس همزمانى تصادفى عوامل موثر، به ابزارى براى درگير كردن محمود احمدى نژاد در جنگى فرسايشى، بحرانى كردن وزارت كشور و فلج كردن دولت احمدى نژاد در آستانه انتخابات رياست جمهورى بدل شده است.


دوستان هم جناح آقاى كردان در مجلس مى توانستند در باره جعلى بودن مدارك تحصيلى او سكوت كنند و وزير كشور نيز بر اساس تجربه و سنت جارى در ايران مى توانست چنين اميدى را به دل راه دهد.


حتا عبدالله جاسبى، رييس دانشگاه آزاد اسلامى، كه به جناح اكبر هاشمى رفسنجانى، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام تعلق دارد و به گفته خود بر جعلى بودن مدرك ليسانس و فوق ليسانس آقاى كردان آگاهى كامل داشته است، تا پيش از آن كه دوستان هم جناح وزير كشور جعلى بودن مدرك دكتراى او را افشاء نكردند، در اين باره سكوت و قانون نانوشته سكوت در باره مدارك تحصيلى جعلى دولتمردان را رعايت كرد.


آقاى كردان در نامه روز سه شنبه خود به رييس جمهور كوشيده است تا با متهم كردن «فردى» كه او را فريب داده است، خود را از تعقيب قانونى، بركنارى يا استعفاء نجات دهد.


جنگ فرسايشى كسب راى اعتماد مجدد براى همه وزيران كابينه، در موقعيتى كه تنش بين دولت و مجلس و تضادهاى سه فراكسيون جناح اصول گرا تشديد شده است ، دولت احمدى نژاد را فلج و او را، در آخرين سال رياست جمهورى اش، در بحرانى جدى درگير كرده و رقباى او را در جناح اصول گرا به سلاحى موثر براى تخريب او يا دستكم به ابزارى كارا براى سهم خواهى و گرفتن امتياز از رییس جمهوری مجهز مى كند.

اما بدل شدن ماجراى او به بحران سياسى نشان مى دهد كه آقاى كردان نه فقط از آن «فرد» كه دستكم از يك يا دو فراكسيون جناح اصول گرا ، كه قانون نانوشته سكوت را در باره او شكستند و براى تحقق اهداف سياسى خود جعلى بودن مدرك او را افشاء كردند، نيز فريب خورده است.


دو راهى نامطلوب احمدى نژاد


وزارت كشور، كه اكنون با بحران مشروعيت وزير «جاعل» يا «فريب خورده» خود رو به رو است، برگزار كننده انتخابات رياست جمهورى است كه در آن اعتماد و مشروعيت برگزار كننده نقشى مهم ايفاء مى كند.


با بركنارى يا استعفاى وزير كشور نيمى از وزيران كابينه احمدى نژاد در سه سال گذشته تغيير كرده اند و بر اساس قانون اساسى نه فقط وزير جديد كشور، كه همه وزيران كابينه بايد يك بار ديگر از مجلس تقاضاى راى اعتماد كنند.


جنگ فرسايشى كسب راى اعتماد مجدد براى همه وزيران كابينه، در موقعيتى كه تنش بين دولت و مجلس و تضادهاى سه فراكسيون جناح اصول گرا تشديد شده است ، دولت احمدى نژاد را فلج و او را، در آخرين سال رياست جمهورى اش، در بحرانى جدى درگير كرده و رقباى او را در جناح اصول گرا به سلاحى موثر براى تخريب او يا دستكم به ابزارى كارا براى سهم خواهى و گرفتن امتياز از رییس جمهوری مجهز مى كند.


گرچه محمود احمدى نژاد آقاى كردان را به دليل بخت اندك كسب راى اعتماد نامزد مطلوب خود برگزيد اما افكار عمومى، رييس جمهور را مسئول وزيران او مى شناسد و اصلاح طلبان مذهبى و حزب كارگزاران طرفدار آقاى هاشمى رفسنجانى نيز، به رغم آگاهى بر وابستگى سياسى آقاى كردان به آقاى على لاريجانى، مى كوشند تا او را به آقاى احمدى نژاد منتسب كنند.


بركنارى آقاى كردان، محمود احمدى نژاد را با بحران در وزرات كشور و جنگ فرسايشى راى اعتماد مجدد براى همه وزيران كابينه مواجه مى كند و حمايت آقاى احمدى نژاد از وزيرى كه به دليل ارائه مدرك جعلى مرتكب جرم شده و بر اساس قانون مجازات ايران بايد به زندان محكوم شود، يا از وزيرى كه بدين سادگى از «فردى» فريب خورده است، محبوبيت او را در ميان مردم كاهش مى دهد.


مسئوليت ناپذيرى دولت و اپوزيسيون


جمله: «وزير كشور جعلى بودن مدرك دكتراى خود را تائيد كرد» بر معيارهاى دستور زبان جمله اى است كامل اما در عرف سياست، هنجار خبر نويسى و از منظر همه مكاتب داستان نويسى، جمله اى است ناقص چرا كه مخاطبان چشم انتظار آن اند كه تعليق محتوايى اين جمله با جمله هايى چون «... و استعفا داد» يا «... و بركنار شد » به سامان برسد و خبر يا داستان را جمله اى چون « ... و به دادگاه احضار شد » به پايان برد چرا كه قوانين ايران مجازات جاعلان و بهره گيران از مدارك تحصيلى جعلى را زندان تعيين كرده اند.


اما آقاى على كردان استعفا نكرده و رييس جمهور و رييس مجلس نيز از قوه قضائيه خواسته اند تا در فصل خارجى داستان، دانشگاه آكسفورد، يك شخصيت ديگر داستان را، كسى كه كردان را فريب داده است، تعقيب كند.


همزمان رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، فصل داخلى داستان را نيز افشا و اعلام كرد كه ادعاى على كردان در باره اخذ مدرك تحصيلى ليسانس و فوق ليسانس از دانشگاه آزاد اسلامى نيز درست نيست.


در فصل داخلى داستان، شخصيت مقصر سوم، فريب دهنده، وجود ندارد و هيچ كس، حتا رييس دانشگاه آزاد اسلامى كه به رغم آگاهى بر آن كه على كردان مدرك ليسانس و فوق ليسانس نداشت او را به استادى دانشگاه خود برگمارده بود، مقصر اعلام نشده است.


مسئوليت پذيرى از مبانى اصلى دمكراسى است و به انتقاد به صيغه مجهول، كه در ايران مرسوم است، يا به اقرار صريح به اشتباه و خطا و عذرخواهى، كه در ايران مرسوم نيست، ختم نمى شود.


در دمكراسى ها سياستمدارى كه اشتباه يا خطا مى كند، سياستمدارى كه دروغ او افشاء مى شود، حتا سياستمدارى كه رهبرى او آراء حزب او را كاهش داده مى دهد، با پذيرش اشتباه، عذرخواهى و كنارگيرى از سمت خود، مسئوليت كردار و گفتار خود را بر عهده مى گيرند.


در ايران نه فقط اغلب دولتمردان همه جناح ها، كه به تقريب همه چهره هاى گروه ها و گرايش هاى منتقد، مخالف و مدعى اپوزيسيون بودن نيز كارنامه اى از خطاها و اشتباهات ، حتا خطاهايى كه جان انسان هاى بسيارى را بر باد داده است، پشت سر دارند و حداكثر به برخى از خطاها و اشتباهات خود، مستقيم يا غير مستقيم، اعتراف كرده اند اما داعيه رهبرى و راهبرى را رها نكرده و به رهنمود دهى ادامه مى دهند.


در ايران نه فقط اغلب دولتمردان همه جناح ها، كه به تقريب همه چهره هاى گروه ها و گرايش هاى منتقد، مخالف و مدعى اپوزيسيون بودن نيز كارنامه اى از خطاها و اشتباهات ، حتا خطاهايى كه جان انسان هاى بسيارى را بر باد داده است، پشت سر دارند و حداكثر به برخى از خطاها و اشتباهات خود، مستقيم يا غير مستقيم، اعتراف كرده اند اما داعيه رهبرى و راهبرى را رها نكرده و به رهنمود دهى ادامه مى دهند.

فريبكار يا فريب خورده؟


اگر آقاى كردان اين بار راست بگويد صلاحيت او براى وزارت كشور و براى مذاكره با نمايندگان كمپانى هاى خارجى در زمينه نفت و گاز منتفى است.


در داستان آقاى كردان كسى با واسطه كسى ديگر به آقاى كردان پيشنهاد مى كند تا با نوشتن يك مقاله به زبان فارسى ، بدون ارائه مدارك تحصيلى، بدون آشنايى به زبان انگليسى، بدون حتا يك بار مراجعه به دانشگاه آكسفورد براى او مدرك دكتراى آكسفورد را اخذ كند.


دكتراى افتخارى آكسفورد غيابى و بدون سابقه يا مناسبتى منطقى و متناسب با معيارهاى اين دانشگاه صادر نمى شود و هر دانش آموز دبيرستانى نيز مى داند كه اخذ دكتراى آكسفورد در زمينه فلسفه و علوم انسانى ، بدون تسلط، نه فقط آشنايى، بر زبان هاى انگليسى و چند زبان ديگر ، بدون ارائه رساله اى كه فقط تصويب موضوع آن، نه خود رساله، به تحقيقات جدى دارنده مدرك فوق ليسانس مشروط است، بدون چند جلسه بحث با استادان راهنما و.. ممكن نيست.


با اين همه نامه آقاى كردان به رييس جمهور مى تواند دليلى محكم بر درستى ادعاى او، فريب خوردن، باشد.


ذهنيت كسى كه داستانى تا اين حد پرتناقض و ترديد برانگيز را در نامه اى رسمى خطاب به رييس جمهور مى نويسد و گمان مى كند كه كسانى آن را باور مى كنند، چندان ساده است كه امكان فريب خوردن او نيز هست.


آقاى كردان در نخستين گام در مقام وزير كشور با تغيير معاون سياسى و انتصاب يكى از استانداران به جاى او بحرانى را در وزارتخانه خود دامن زد.


روزنامه كيهان اعلام كرد كه اگر افشاگرى اين روزنامه نبود آقاى كردان فريب نماينده كمپانى كرسنت را مى خورد و قرار دادى را كه در دولت قبلى با پرداخت رشوه به زيان ايران امضاء و در دولت فعلى لغو شده بود، دوباره ، و اين بار مفت و مجانى، امضاء مى كرد.


«دروغى» كه بايد باور پذير روايت شود


روايت آقاى كردان در باره فريب خوردن خود اما با ساده ترين اصول داستان نويسى نمى خواند. حتا تازه كارترين نويسندگان نيز مى دانند، «داستان، دروغى است كه بايد باور پذير روايت شود»، مى دانند كه پاسخ باوركردنى همه پرسش ها، ترديدها و تشكيك هاى احتمالى بايد مستقيم و غير مستقيم در بدنه، ساختار و پيرنگ داستان گنجانده شده و نويسنده بايد «برهان رفع دفع مقدر»، پاسخ همه ترديدها و پرسش هاى احتمالى، را رعايت كند تا همه عناصر و اجزاء داستان با منطق داستان همگن بوده و تناقض و تضاد در داستان راه نيابد.


اين همه اما نيازمند حدى از آگاهى، وقوف، منطق و تخييل خلاقه است كه در داستان قبلى و در نامه كنونى آقاى كردان به رييس جمهور ديده نمى شود.