مجموعه سی قسمتی «۳۰ جنجال یک رئیسجمهور»، هر بار یکی از مهمترین جنجالهای محمود احمدینژاد را در طول هشت سال دوران ریاست جمهوریاش ورق میزند. بیست و ششمین بخش از این مجموعه رادیویی به «انتصابهای حاشیهساز محمود احمدینژاد» میپردازد.
-----------------------------------------------------
محمود احمدینژاد در طول هشت سال دوران ریاست جمهوریاش تنها با اخراج و برکناری برخی از وزرا و مدیران ارشدش، جنجالساز نبود. در کنار این برکناریهای پرهیاهو، برخی از انتصابات او نیز جنجال برانگیز میشود.
رئیسجمهور، در اولین گام در سال ۱۳۸۴، برای وزارت نفت صادق محصولی از نیروهای سابق سپاه پاسداران را به مجلس معرفی میکند. به نوشته رسانهها ثروت میلیاردی این وزیر پیشنهادی احمدینژاد از همان ابتدا حاشیهساز میشود. فضای مجلس علیه صادق محصولی است و محمود احمدینژاد مجبور میشود وزیری دیگر را برای وزارت نفت معرفیکند.
چند سال بعد، محمود احمدینژاد بار دیگر صادق محصولی را به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی میکند. مخالفت حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس، با صادق محصولی برای پست وزارت کشور:
«سه سال پیش مجلس هفتم به خاطر دغدغههایش اجازه نداد شما وزیر شوید. این مجلس هم اصولگراست. میفرمایید سه سال است من سکوت کردهام و چیزی نگفتهام. من میگویم به دولت ظلم کردهاید. هر جا که میرفتید، همراه خود این ابهامها را میبردید. الان میخواهید در دو روز مجلس را قانع کنید؟ جناب آقای رئیسجمهور از شما گلایه داریم. آقای رئیس مجلس و تمام نمایندگان از طریق رسانهها فهمیدند که آقای محصولی برای وزارت کشور معرفی شده است. بعد فکس آم آمد، بعد. تعامل دوم: اصولگرا هستید و ما اصولگرایان در اینجا مجمع تشکیل دادیم، رأی استمزاجی گرفتیم و آقای محصولی رأی نیاورد. چرا توجه نکردید؟»
با وجود مخالفت تعدادی از نمایندگان، این بار وزیر پیشنهادی محمود احمدینژاد، رأی اعتماد میگیرد.
قبل از اینکه صادق محصولی وزیر کشور شود، علی کردان وزیری بود که در دولت نهم، بعد از اخراج مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور شده بود. اما خیلی زود مجلس او را استیضاح میکند. ارائه مدرک تحصیلی جعلی به هنگام رأی اعتماد، مهمترین دلیل استیضاحکنندگان اعلام میشود.
«موضوع استیضاح به نوعی اعاده حیثیت از نظام اسلامی است...»
جلسه استیضاح علی کردان، یکی از جنجالیترین استیضاحهای تاریخ مجلس میشود. در روز جلسه محمود احمدینژاد برای دفاع از وزیر خود در مجلس حاضر نمیشود. محمود احمدینژاد:
«استیضاح طبق قانون، ناظر بر عملکرد وزیر است، در دوره وزارت. در حالی که الان در متن استیضاح هیچ چیزی راجع به عملکرد ایشان نیست. میگویند مدرک ایشان قلابی بوده، خب ایشان هم که آمده گفته، خودش هم پیگیری کرده، شکایت به دادگاه کرده. ضمن اینکه این مدرک حتی اگر هم نبود اعتباری نداشت، ارزش علمی نداشت. من این را اعلام کردم، حتی من برای این جور مدارک، تعبیر کاغذپاره را بهکار بردم. بعضی از دوستان به خرده گرفتند، در حالی که منظور من مدارک علمی دانشگاهی نبود. در دانشگاه این همه اساتید ما، بزرگان ما، جوانهای ما زحمت میکشند، مدارک معتبر؛ اینها نشاندهنده یک شأن علمی است. اما حالا یک کاغذی دادهاند، آقا افتخاری؛ این نه در دستگاه اداری ما اعتبار دارد، نه در دانشگاه ما اعتبار دارد، نه منافع مادی را برای آن فرد میآورد.»
توزیع چک پولهای پنج میلیون تومانی، بین نمایندگان مجلس در جریان استیضاح علی کردان، توسط مدیرکل دولت در مجلس جنجالی دیگر را به وجود میآورد. علی لاریجانی، رئیس مجلس:
«من تشکر میکنم از آقای رئیسجمهور که دستور دادند این موضوع رسیدگی شود. اگر مجلس و دولت هر دو همصدا در این مسئله پیگیر باشند، این ناآراستگیها کنار خواهد رفت. این کار بسیار ناپسند بود و نادرست بود، و ایشان دیگر حق ندارند در مجلس حضور پیدا کنند (تأیید نمایندگان) و کسی نباید به خود اجازه دهد با حیثیت مجلس اینگونه بازی کند.»
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸، محمود احمدینژاد با شعار «شایستهسالاری» علیه «فامیلسالاری»، وارد انتخابات شد. اما او تنها چند ماه پس از رسیدن به قدرت، برادرش داود احمدینژاد را که سوابقی در سپاه پاسداران داشت، به عنوان «رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری» منصوب میکند.
داود دانش جعفری اولین وزیر اقتصاد کابینه محمود احمدینژاد، بعد از استعفا و در روز تودیع خود، درباره دخالتهای برادر محمود احمدینژاد در نهاد بازرسی نهاد ریاست جمهوری میگوید که «در قسمت بازرسی رئیسجمهور، افرادی نفوذ کرده بودند که جزو ناراضیهای دستگاهها بودند. عدهای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل نداشتند. به طور مثال معاون اقتصادی بازرسی، یک دامپزشک بود. قاعدتاً اشراف او به مسائل اقتصادی نمیتواند بالا باشد.»
داود دانش جعفری همچنین تأکید میکند که «این افراد با دسترسی محدودی که داشتند، به خود اجازه میدادند در مسائل پیچیده گزارش تهیه کنند و با دسترسی آسانی که به مقام بالا داشتند، ذهنیت کارشناسینشده خود را منتقل کنند و به راحتی وزرا را زیر سؤال ببرند».
در دولت نهم و دهم، انتصابات فامیلی جنجالی دیگر هم وجود داشت. محمود احمدینژاد، دامادش مهدی خورشیدی را که دبیر شورای مشاوران رئیسجمهور است، به ریاست سازمان استاندارد منصوب میکند اما حاشیهها آنقدر زیاد است که به فاصله کوتاهی رئیس جمهور دامادش را کنار میگذارد و به رئیس قبلی سازمان استاندارد دستور میدهد که دوباره به سر کار خود برگردد.
رئیسجمهور همچنین خواهرش پروین احمدینژاد را ابتدا به عنوان «معاون مرکز امور زنان ریاست جمهوری » منصوب میکند و بعد از آن او از «فهرست انتخاباتی حامیان دولت » به عضویت شورای شهر تهران در میآید.
یکی از جنجالیترین انتصابات محمود احمدینژاد، انتصاب محمدرضا رحیمی به معاون اول رئیسجمهور است. معاونی که رسانهها و چهرههای اصولگرا او را متهم به فساد اقتصادی میکنند. در خط مقدم این اعتراضها احمد توکلی، نماینده مجلس، قرار دارد:
«پرونده بیمهای که الان آیتالله لاریجانی بیان میکنند، یک متهم گردنکلفت دارد که معاون رئیسجمهور است. متهمند، مسلم متهمند، نمیگذارند بررسی شود.»
محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیسجمهور، در پرونده فساد مالی بیمه ایران که به پرونده خیابان فاطمی معروف شده، از سوی دیگر نمایندگان مجلس همانند الیاس نادران، از متهمان این پرونده معرفی میشود:
«پرونده بیمه ایران مطرح شده، متهمینی داشته. همه متهمین الا یک متهم دستگیر شدند و در مواجهه اول، خبر آمد از ریاست جمهوری که آقای رئیسجمهور موافقت کردند که آن متهم هم مورد بازپرسی قرار بگیرد و مثل بقیه متهمین رسیدگی شود. بعد رئیس دفتر ایشان یا دفتر ریاست ایشان، در صورت از داخل نهاد، اطلاعیهای صادر شد که ایشان نه تنها مخالفند، بلکه مقاومت کردهاند و گفتهاند نباید این کار صورت بگیرد. قوه قضائیه رسماً اعلام کرده که این فرد مثل بقیه افراد، در مذان اتهام است. یعنی اتهام متوجه اوست و باید جواب بدهد.»
دادستان کل کشور، غلامحسین محسنی اژهای در سال ۱۳۸۹، تأیید میکند که اتهام مفاسد اقتصادی برای معاون اول رئیس جمهور مطرح است. محمدرضا میرتاجالدینی، معاون محمود احمدینژاد:
«چرا باید قوه قضائیه قبل از آنکه حکم در مورد ایشان صادر کند، بیاید بگوید و مسائلش را مطرح کند. این انصاف نیست که این هم خلاف قانون است، هم خلاف بیان مقام معظم رهبری است. بله بعد از آن که نسبت به هر کسی قاضی حکم کرد میتوانند بیان کنند. و ایشان با همه وجود در اینجا کار میکند و آقای یوسفیان اشاره کردند وقتی که میآید پروندههایی را مطرح میکند و مسائلی را پیگیری میکند، خب اتهام به خودش برمیگردد. ما باید مواظب باشیم که نسبت به افراد فضاسازی نکنند. بله گفتیم که رسیدگی [شود]، خود ایشان هم، افرادی که مطرح شدند، خودشان بارها اعلام آمادگی کردند برای این کار، رفتهاند، فراوان هم صحبت کردهاند...»
منتقدین به محمود احمدینژاد انتقاد میکنند که چگونه معاون اول رئیسجمهور که در مظان اتهام فساد اقتصادی قرار دارد، به عنوان رئیس ستاد مبارزه با مفسد اقتصادی منصوب میشود. البته محمود احمدینژاد اگر فرصتی رخ دهد، از معاون اول خود، محمدرضا رحیمی، تمام قد دفاع میکند:
«بالاخره ما تحت امر فرزند این استان، جناب آقای رحیمی هستیم. واقعاً از نیروهای شایسته و دلسوز کشور [هستند]. حالا شاید کسی نگفته باشد، من اینجا بگویم خدمت شما. ایشان شبانهروز ندارد. نمونه یک کردستانی باصفا. شب و روز دارد کار میکند. آن مواقعی که فشار به ایشان زیاد آوردند. ناجوانمردانه توهینها، تهمتها، هر روز یک بازی درست میکردند، ایشان میگفت حالا این بازی را درست کردند، من پاسخگویی به آنها یک ساعت بیشتر کار میکنم. چون این همه بازی درآوردند که ایشان کار نکند و در خدمترسانی موفق نشود، ایشان یک ساعت بیشتر کار کرد...»
انتصابات جنجالی محمود احمدینژاد، در دولت نهم و دهم او تمامی ندارد، هر چند منتقدین اصولگرای او کانون انتصابات جنجالی او را در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میدانند.
;
;