زمان زيادی از دعوت محمد نوری زاد از چهره های درون نظام برای پيوستن به جنبش نامه نگاری به آيت الله خامنه ای نگذشت که امواجی از انتقادها نسبت به وضعيت فعلی کشور و شيوه اداره آن برخاست. از نامه بسيار شديد اللحن ابوالفضل قديانی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در اوين که بگذريم، يادداشت حسين علايی، بنيانگذار نيروی دريايی سپاه و بيانيه های کسانی چون علی صنيع خوانی و غلامعلی رجايی در تاييد و حمايت از او و نيز حرف های صريح اللحن عماد افروغ ، موارد قابل تامل ديگر بوده اند. نکته مشترک همه اين افراد، قرار داشتن در صف درونی نظام و عدم ترديد در دلبستگی شان به آرمان های جمهوری اسلامی است.
تا پیش از دو سال اخیر و وقایع آن چه به «جنبش سبز» مشهور شد، کمتر خطاب و نامه و مقاله اعتراضی قابل توجهی را در میان چهرههای سیاسی درون نظام میشد یافت که شخص آیتالله علی خامنهای را مخاطب خود قرار دهند.
داستان سينما و نظام سياسی پس از انقلاب تا سال ها داستان کودکی بود در دامان مادری که پابه پايش می برد. آن قدر که به سينمای گلخانه ای معروف شده بود. سينمايی که قرار بود در آن تخته شود تنها به لطف جمله ای از آيت الله خمینی که فيلم «گاو» مهرجويی را پسنديده بود، از سرنوشتی که هنر رقص و موسيقی زنان بدان دچار آمد، يعنی مرگ کامل، نجات يافت. با اين حال هرگز از تيغ تيز منتقدان مذهبی اش در امان نماند.
«حاميان گفتمان انقلاب اسلامی» نامی است که طرفداران محمود احمدی نژاد در آستانه انتخابات مجلس برای خود برگزيده اند. روز جمعه، نهم دی ماه، اعضای اين جريان که در واقع اعضای ستاد انتخاباتی او در سطح کشور محسوب می شوند، برای دومين بار در دو ماهه اخير در ساختمان قديم مجلس ايران گرد آمدند. احمدی نژاد که به اين جلسه وارد شد، شعاری در فضا طنين افکند که حالا باعث حدس و گمان های تازه ای در فضای سياسی ايران شده است. شعار اين بود: «احمدی بت شکن/ بت بزرگ رو بشکن». اما بت بزرگ کيست؟
«قهرمان، استثنايی، فساد ناپذير» اينها بخشی از توصيف هايی است که در واکنش به درگذشت واتسلاو هاول از او شده است.
شعر در ايران داستان غريبی دارد. قرن ها بخشی از خودآگاهی اجتماعی را بر شانه هايش حمل کرده و فرصتی بوده برای ارائه همه چيز. از مفاهيم فلسفی تا عاشقانه ها. از دين تا خوش باشی و کفرگويی. از سنت تا نو شدن های اجتماعی و از تاريخ تا اسطوره. همه اينها به شعر مرتبه ای ديگرگون در فرهنگ ايرانيان داده است. اما سالهاست که همين شعر، به ويژه در قلمرو شعر پس از نيما، محل مجادله هم هست.
لطفالله میثمی، مدیر مسئول نشریه چشمانداز ایران، روز پنجشنبه در وبسایت شخصی خود اعلام کرد که روز چهارشنبه، ۱۶ آذرماه، نامهای فوری از اداره حقوقی وزارت ارشاد به دفتر نشریه رسیده که در آن آمده است: «نشریه چشمانداز ایران در ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به لغو امتیاز و لطفالله میثمی به ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی و حزبی وعضویت در گروهها و سازمانها به مدت ۵ سال محکوم شده است».
سيزدهم آذرماه روزی است که از سوی کانون نويسندگان ايران و به مناسبت وقوع قتل های زنجيره ای نويسندگان و روشنفکران در سال ۱۳۷۷، روز «مبارزه با سانسور» ناميده شده است. سانسور اما؛ تنها به حذف کلماتی در کتابی نمی انجامد. سانسور، بنيان های خلاقيت يک جامعه را هدف قرار می دهد. سانسور، ترس را بر ذهن پنهان خالقان آثار مستولی می کند؛ در برنامه این هفته «نمای دور، نمای نزدیک» به بررسی رابطه خلاقيت و سانسور می پردازيم.
زمزمه تحريم نفت و گاز و انرژی صادراتی ايران نيز در اتحاديه اروپا بالا گرفت. هنوز اين زنگ خطر در حال شنيدن است که بريتانيا اعلام کرد به تحريم بانک مرکزی و همه مبادلات مالی ايران خواهد پيوست. در این زمینه، پرسش هايی زیادی مطرح است. اينکه آيا اتحاديه اروپا واقعا خواهد توانست با سياستی هماهنگ به تحريم انرژی ايران بپردازد؟ يا اينکه اين تنها در حد يک بلوف سياسی باقی خواهد ماند؟ و ديگر اينکه تحريم بين المللی بانک مرکزی چه تاثير بلافاصله ای بر اقتصاد امروز ايران خواهد داشت؟ برنامه این هفته «نمای دور، نمای نزدیک» این پرسش ها را با مهرداد عمادی، حسن منصور و احمد علوی مطرح کرده است.
در یک هفته گذشته جمهوری اسلامی ايران با دو قطعنامه سرزنش آميز از سوی دو نهاد مهم جهانی روبرو شد. روز پنجشنبه، ۱۷نوامبر، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از فعاليت های هسته ای ايران و احتمال گسترش اين گونه فعاليت ها به سوی اهداف نظامی ابراز نگرانی عميق کرد. روز جمعه، مجمع عمومی سازمان ملل نیز با محکوم کردن طرح ترور سفير عربستان در واشینگتن از ايران خواست که به تعهدات اش نسبت به جامعه جهانی پايبند باشد. هر دو قطعنامه نيز با اکثريت مطلق آرا به تصويب رسيد. در برنامه این هفته «نمای دور، نمای نزدیک» اهمیت این بیانیه را با منصور فرهنگ، سعید محمودی، بهمن آقایی دیبا و محسن میلانی مورد بررسی قرار گرفته است.
اگر وقايع سياسی جهان عرب را بتوان مصداقی از اصطلاح بهار عربی دانست، اما داستان سوريه و مردمانش با حکومت اسد، اکنون بيش از هر چيز به يک تراژدی دردناک و خونبار شباهت دارد. در ده روز گذشته بيش از ۲۰۰ شهروند سوری قتل عام شدند تا شمار قربانيان اين حمام خون، از ۳۵۰۰ تن افزون شود. اما در عرصه بين المللی، آنچه که نصيب اين مردم شده است نه نسيمی از بهار همسايگان اش، بلکه تنها دلسوزی های کلامی جهانيان بوده است. شايد الگوی ليبی انتظارها را از نهادهای بين المللی برای مداخله موثر درسوريه افزايش داده باشد. اما تا اينجا، تنها دستاورد، بیانیه اتحادیه عرب برای تعلیق عضویت سوریه در این نهاد منطقه ای و ضرب الاجل سه روزه آن به رژيم بشار اسد بوده است.
بسیاری از تحليلگران معتقدند که پيچيدگی و لايه های تو در توی جناح های سياسی و فعال در ساختار حاکميت ايران به قدری است که در کمتر کشوری مشابهی دارد. در برنامه اين هفته «نمای دور، نمای نزدیک» با توجه به نزديک شدن به انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی و فعال شدن گروه های درون حاکميت که خود را اصولگرا می خوانند، می پرسيم اين خرده گروه ها کيستند و ماهيت شان چيست؟
آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی که در سال های حضور اصلاح طلبان همواره از بی نيازی قانون اساسی فعلی به تغيير سخن گفته بود، خود بحث بی ايراد بودن تغيير قانون اساسی برای تبديل نظام رياستی به نظام پارلمانی را گشوده است. با توجه به اينکه در شرايط فعلی تنها، مخالفان تضعيف شده ای چون هاشمی و يا اصلاح طلبان خارج شده از صحنه در برابر اين خواسته رهبر قرار دارند، به نظر می رسد که حالا همه چيز برای اجرايی کردن چنان تغييری آماده است. علی مزروعی، سخنگوی دو تشکل اصلی اصلاح طلب (جبهه مشارکت ايران اسلامی و نيز سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی) در خارج از کشور، در گفت و گو با رادیو فردا به رغم بسياری تحليلگران حتی اصلاح طلب، می گويد به اين تغييرات تازه خوشبين است و حتی به اعتقاد او می تواند برای اصلاح طلبان گشايشی در پی داشته باشد.
طرح گزينش رییس جمهور به جای رای مستقيم مردم ايران که هفته پيش در کرمانشاه از زبان رهبر جمهوری اسلامی به اجمال ارائه شد، هفته گذشته در همين برنامه از سوی تحليلگران متعددی بررسی شد و در برنامه اين هفته، آن را پی خواهيم گرفت. اکنون علی لاريجانی، رییس مجلس به ميدان آمده تا به تفصيل درباره مزايای آن بر سيستم فعلی توضيح دهد. چند نماينده ديگر هم مصاحبه هايی همزمان در همين باره کرده اند. آيا هنوز هم می توان وقوع چنين دگرگونی عمده ای در ساختار حقوقی نظام که به ناگاه از سوی چنين سطحی از مسئولان مطرح می شود را جدی نگرفت؟
وقتی در آخرين روز شهريور امسال خبری در راهرو مجلس ايران دهان به دهان چرخيد که حاکی از تلاش برخی نمايندگان برای ارائه طرحی با هدف حذف پست رياست جمهوری از قانون اساسی ايران بود، کسی چندان اين خبر را جدی نگرفت. اما تنها ۲۵ روز بعد شخص رهبر جمهوری اسلامی در سفرش به کرمانشاه با احتياط سخنانی می گويد که در حقيقت شکل ديگری از همان نظرات بی پرده ای است که ابتدا از طريق راهروهای مجلس منتشر شده بود. آقای خامنه ای با اشاره به ماجرای حذف پست نخست وزيری در زمان آيت الله خمينی گفته است که «اگر احساس شود که به جای انتخاب رییس جمهور با رای مستقيم مردم، انتخاب مسوولان قوه مجريه به وسيله مجلس بهتر است، هيچ اشکالی در تغيير سازو کار فعلی وجود ندارد.»
اين روزها حکمی که برای يوسف ندرخانی از نوکيشان گرويده به يکی از شاخه های مسيحيت در ايران صادر شده، بحث ها و مجادلاتی برانگيخته است که به عرصه های جهانی هم کشيده شد.
گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در ایران روز پنجشنبه منتشر شد. بان کی مون در این گزارش آورده است که نقض مستمر حقوق بشر در جمهوری اسلامی بیهیچ توقفی ادامه دارد.
در حالی که بر صفحه پيچيده شطرنج خاورميانه با محوريت مناقشه ديرپای اسرائيل و فلسطينيان، مدتهاست سکوت و بن بستی مبهم حاکم است، محمود عباس، مشهور به ابومازن، رهبر تشکيلات خودگردان، با پيشنهادی به مجمع عمومی سازمان ملل پای نهاد که به سرعت مسئله فلسطين را بار ديگر به سطر اول خبرهای جهان بازگرداند. او متقاضی به رسميت شناخته شدن کامل فلسطين به عنوان کشوری مستقل از سوی اين سازمان شد. پيشنهادی که حاميانش بسيار و مخالفانش اندک بودند. اوباما که در سخنرانی قاهره اش و سپس سال قبل در سازمان ملل با نويد کشور مستقل فلسطينی، چهره ای قديس برای ساکنان کرانه غربی رود اردن يافته بود، حالا سرسختانه از وتوی اين پيشنهاد در شورای امنيت سخن می گويد.
در دنيای ما خبرهای تلخ کم نيست. اما دو هفته پیش، خبری منتشر شد که تلخی اش تا مرزهای هولناکی و جنون رفت. خبری که «جنايت» نام گرفت و اشک های بسياری را بر گونه ها جاری ساخت. و شگفتا که اين بار قربانيان اين فاجعه، نه کودکان انسانی و نه زنان و مردانی بی پناه بودند. قربانيان، توله های خرسی قهوه ای بودند، در کوهستان های دوردست سميرم، از توابع استان اصفهان. کارشناسان می گويند همه چراغ های هشدار برای محيط زيست ايران قرمز شده اند.
ايرانيان اهل فرهنگ، سالهاست که با حسرت از متروها، قطارها، پارک ها، ترامواها و اتوبوس هايی در شهرهای اروپايی سخن می گويند که مردمان از هر قشر، فرصت کوتاهی هم که شده، به خواندن کتابی سر می کنند. تصويری حسرت بار که قطع رابطه ايرانيان با اين کالای فرهنگی را برای بيننده ايرانی مهاجر يا مسافر به اروپا، اگر نگوييم دردناکتر، دستکم برجسته تر می سازد. تعدادی از کتابفروشی ها و ناشران تهران در خيابان کريم خان از هفته گذشته ، به عنوان یک راهکار، گذر فرهنگی کتاب راه انداخته اند، با تخفيف ده درصدی و جايزه. شايد که به اين ترفند، رهگذرانی که خسته و بی اعتنا از برابر ويترين های اين کتابفروشی ها در گذرند، لحظه ای پا سست کنند و خدا را چه ديدی؛ تورقی و خريدی از کتب رنگارنگ.
بیشتر