مجموعه سی قسمتی «۳۰ جنجال یک رئیسجمهور»، هر بار یکی از مهمترین جنجالهای محمود احمدینژاد را در طول هشت سال دوران ریاست جمهوریاش ورق میزند. آخرین بخش از این مجموعه رادیویی به جنجال «همراهی با اسفندیار رحیم مشایی برای ثبتنام در انتخابات» میپردازد.
-----------------------------------------------------
شنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ است.
-----------------------------------------------------
شنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ است.
دقایقی بیشتر به پایان مهلت ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی نمانده است که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران، دست در دست اسفندیار رحیم مشایی وارد سالن ثبتنام انتخابات در وزارت کشور میشود.
این رفتار جنجالی رئیسجمهور تعجب افراد حاضر در وزارت کشور را بر میانگیزد. رئیسجمهور به همراه اسفندیار رحیم مشایی در جمع خبرنگاران قرار میگیرد و در واکنش به پرسش خبرنگاران درباره غیرقانونی بودن حضور او همراه با اسفندیار رحیم مشایی برای ثبتنام میگوید که امروز را مرخصی گرفتهام:
«من احساس وظیفه کردم، امروز همان طور که برادر عزیزم اشاره فرمودند، بعد از هشت سال -نزدیک به هشت سال- مرخصی گرفتم که بتوانم در مقدمات برپایی این حماسه بزرگ حضور داشته باشم. حاضر شدم برای نقشآفرینی در حماسه بزرگ.»
اسفندیار رحیم مشایی هم قبل از سخنان رئیس جمهور میگوید که احمدینژاد برای همراهی با او اولین بار در طول هشت سال ریاست جمهوری مرخصی بودند. رئیسجمهور ایران در روز ثبتنام برای یار نزدیک خود سنگ تمام دیگری هم میگذارد و میگوید: «مشایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد یعنی مشایی».
«من جناب آقای مشایی را ۲۸ سال میشناسم. فردی مؤمن، پاک و کارآمد است. عمیقاً باورمند به ارزشهای الههی و اصول برآمده از اندیشه امام و رهبری است. ایشان عمیقاً به توانمندیهای ملت ایران باور دارد. من حالا نظرات خودم را در وقت مناسب، اگر نیاز بود و اقتضا کرد، اعلام خواهم کرد. ایشان همه قوتهای این دولت و برادر کوچکش احمدینژاد را دارد و نقاط قوت برجستهای علاوه بر آن دارد. کاملتر از آن و بالاتر از آن. مشایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد یعنی مشایی. (تشویق حاضران)»
اسفندیار رحیم مشایی هم در جمع خبرنگاران میگوید که ادامه راه احمدینژاد را برای خود تکلیف میداند:
«برای توسعه عزت ملت بزرگ ما و برای گسترش فرهنگ و ارزشهای انقلاب ما، برای ادامه خدمات گستردهتر به مردم شریف و عزیز ما، راه دولت احمدینژاد را ادامه دادن، یک تکلیف بزرگ برای خود میدانم و از این رو در این عرصه حضور پیدا کردهام.»
بعد از ۱۱ روز خانهنشینی محمود احمدینژاد که در پی برکناری ناکام وزیراطلاعات صورت گرفته بود، اصولگرایانی که تا دیروز از او حمایت میکردند، با رئیسجمهور زاویه پیدا میکنند. اصولگرایان، حلقه اولیه اطراف محمود احمدینژاد را «جریان انحرافی» و رهبر فکری آن را اسفندیار رحیم مشایی میدانند.
اما در طول ماههای قبل از ثبتنام انتخابات، رئیسجمهور ایران، اسفندیار رحیم مشایی را در اکثر سفرهای استانی همراه خود میبرد. بسیاری از اصولگرایان منتقد دولت ضمن انتقاد از این اقدام، آن را تلاش محمود احمدینژاد برای جا انداختن اسفندیار رحیم مشایی، به عنوان رئیسجمهور بعدی ایران، ارزیابی میکنند. مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار سیاسی ساکن پاریس:
«حضور آقای احمدینژاد در روز ثبتنام آقای مشایی در وزارت کشور، به نظر کاملاً شفاف کرد موضع ایشان را و حمایتهایی را که در تمام سالهای گذشته و به ویژه ماههای پر تلاطم منتهی به انتخابات، مشهود شده بود. آقای احمدینژاد به صراحت، تمام قد پشت آقای مشایی قرار گرفت چنانکه خود آقای مشایی هم اعلام کرد که رئیسجمهور در طول این هشت سال هیچ مرخصیای نگرفته بود اما برای این رخداد، یعنی حضور در روز نامزدی آقای مشایی، در وزارت کشور حاضر شد. کاملاً رونمایی کرد از پروژه سیاسی ایدئولوژیک آقای احمدینژاد و مشایی و آن مدلی پوتین-مدودفی که کاملاً مطرح شده بود و مشخص بود که گزینه اول این باند احمدینژاد-مشایی، شخصی نیست جز آقای مشایی و این به خصوص بعداً تأیید شد با کناره گرفتن دیگر نامزدها، مثل آقای جوانفکر و کسانی که همسو بودند با این باند.»
روز بعد از حضور جنجالبرانگیز رئیسجمهور ایران همراه اسفندیار رحیم مشایی برای ثبتنام، سخنگوی شورای نگهبان، عباسعلی کدخدایی، به رسانهها میگوید که «بر اساس ماده ۶۸ قانون انتخابات، حضور رئیسجمهوری در وزارت کشور و معرفی یکی از کاندیداها، تخلف محسوب میشود و مراتب نیز به قوه قضائیه اعلام میشود».
بر اساس ماده ۶۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری، انجام هر گونه فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی اسامی نامزدها له یا علیه نامزدهای ریاست جمهوری از میز خطابه نماز جمعه و یا هر گونه وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد و فعالیت کارمندان در ساعات اداری ممنوع بوده و مرتکب، مجرم شناخته میشود.
بعد از واکنش سخنگوی شورای نگهبان، دفتر رئیسجمهور با صدور بیانیهای میگوید که «حضور و همراهی رئیسجمهور با آقای مشایی در هنگام ثبتنام رفتاری غیرقانونی نیست و در چارچوب آزادی عقیده و رفتار سیاسی و شخصی است». مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار سیاسی ساکن آلمان:
«از لحاظ قانونی ما یک خلأ جدی داریم، یعنی در این موضوع هم انتقاد شورای نگهبان از نظر قانونی قابل پذیرش است و هم دفاع نهاد ریاست جمهوری قابل پذیرش است. بنابراین ما یک خلأ قانونی جدی داریم که نمیتوانیم حکم قطعی بدهیم. اما نُرم و عرف رفتار سیاسی در ایران است. با قاطعیت عرض میکنم، در ایران هیچگاه یک رئیسجمهور نامزد جدیدی را برای ثبت نام در وزارت کشور همراهی نکرده، هیچگاه! و هیچگاه نگفته مشایی من است و احمدینژاد مشایی است. این نوع گرتهبرداری ایرانی از مدل پوتین-مدودف بود که ظاهراً بر اساس تخیلات و روحیات آقای احمدینژاد برنامهریزی شده بود و البته به شکست هم رسید. و نهایتاً از نظر یک ناظر عمومی هم این اقدام یک رفتار بسیار خطرناک و جانبدارانه بود. فراموش نکنید، رئیسجمهور، وزیر کشور و استانداریها که زیرمجموعه رئیسجمهور هستند، مجری برگزاری انتخابات هستند و وقتی رئیسجمهور اراده میکند که کسی انتخاب شود، منطقاً احتمال تقلب در انتخابات تا مرز صد در صد حتی در ذهن خیلیها پیشروی میکند. بنابراین از نظر یک ناظر عمومی یکی از خطرناکترین کارهایی بود که یک رئیسجمهور میتوانست لنجلم دهد.»
در روزهای بعد تعدادی از نمایندگان مجلس به همراهی محمود احمدینژاد با اسفندیار رحیم مشایی، شدیداً واکنش نشان میدهند. نادر قاضیپور در صحن علنی مجلس با اخطار قانون اساسی، میگوید که «وقت آن رسیده که عدم کفایت سیاسی محمود احمدینژاد را اعلام کنیم».
احمد توکلی، دیگر نماینده اصولگرای مجلس، هم در تذکری آییننامهای میگوید که «آقای رئیسجمهور بر خلاف سوگند و بر خلاف رفتار تمام رؤسای جمهور سابق ایران رفتاری شبیه پادشاهان مستبد داشتند که برای حفظ قدرتشان جانشین تعیین میکنند».
احمد توکلی همچنین میگوید که «خرج کردن قوه مجریه برای این داوطلب خیانت و قدرتطلبی است».
منصور حقیقتپور، نماینده مجلس، هم تأکید میکند که «محمود احمدینژاد از زمانی که مقابل نظام ایستاد مرخص شده است». مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار سیاسی:
«مرکز ثقل قدرت در جمهوری اسلامی، کسانی که خط مشیگذاری اساسی و سیاستگذاریهای کلان را در اختیار دارند، البته در کنار و گرداگرد و همسو با رهبر جمهوری اسلامی، آن جریان امنتی-نظامی-رانتی، اینها به نظر میرسد که کاملاً با رد صلاحیت آقای مشایی، تکلیف باند فکری-سیاسی احمدینژاد-مشایی را روشن کردند. یعنی هر گونه تعارف را کنار گذاشتند و اجازه ندادند که این جریان هیچ حضور و بروزی در انتخابات سال ۹۲ داشته باشند، و هرگونه تداوم آنها را در ساختار سیاسی قدرت منتفی کردند. این برخورد بهخصوص با توجه به اینکه باند احمدینژاد-مشایی فاقد پشتوانههای اجتماعی معنیدار بود، به نوعی هم قابل پیشبینی بود و هم اینکه هیچ پیامد اجتماعی و اعتراض خاصی ایجاد نکرد. مشخص بود که این باند فقط در قوه مجریه استقرار دارند و یارانههایی هم که آنها پرداخته بودند، حالا میشد توسط نامزدهای دیگری جایگزین شود و با استفاده از درآمد نفتی، به گونهای دیگر بدنه اجتماعی حامی احمدینژاد را فریفته کرد یا به دنبال یک پروژه سیاسی جدیدی کشاند.»
محمود احمدینژاد در وزارت کشور با نشان دادن علامت پیروزی، دست اسفندیار رحیم مشایی را بالا برد اما ۱۰ روز بعد شورای نگهبان با اعلام اسامی نامزدهای انتخابات، اجازه نداد هزینههایی که محمود احمدینژاد به مدت هشت سال به پای اسفندیار رحیم مشایی داده بود، به ثمر بنشیند. پرونده محمود احمدینژاد، رئیسجمهور جنجالی ایران، با رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی بسته شد.